شعرهای پشت کامیون

گر به هستی برسی مست نگردی مردی
گر به نیستی برسی سست نگردی مردی

اگه زمونه نامهربونه تو مهربون باش
اگه افتاب میسوزونه تو سایبون باش

کاش زندگی دنده عقب داشت!!!!!

منمشتعلعشقعلیمچهکنم

نورپایین ، نشانه شعوربالاست

بوق نزن شاگردم خوابه

دانی که چرا راز نهان با تو نگفتم طوطی صفتی طاقت اسرار نداری

رفیق بی کلک مادر...

کار صد عیسی کند یک یا علی

بر دریچه قلبم نوشتم..ورود عشق ممنوع.
اما عشق دنده عقب وارد شد!

اینم پشت یه تراکتور نوشته بود :
کی به کیه ؟ منم پرایدم

100 بار بدی کردی و دیدی ثمرش را ...
خوبی چه بدی داشت که یک بار نکردی

رادیات عشق من از بهر تو آمد به جوش..........گر نداری باورم بنگر به روی آمپرم
اشکالی نداره منم یه روز بزرگ میشم (پشته یه مینی بوس بود)

از عشق تو لیلی............. .رفتم زیر تریلی

قربان وجودت که وجودم ز وجود تو به وجود آمد مادر

همه شب بر آستانت شده کار من گدایی
به خدا که این گدایی ندهم به پادشاهی

تو را من چشم در راهم

دلم را آهنی کردم مبادا عاشقت گردد
ندانستم توی ظالم دلی آهن ربا داری

نیش دوست از نیش عقرب بدتر است پس بزن عقرب که دردش کمتر است

شکسته دلت را به بازار خدا ببر خدا خود بهای شکسته دلان است 

 

 

(ارسال شده توسط ملیکا در تاریخ شانزدهم آذرماه)


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد